بخشی از فقه سیاسی برآمده از قرآن و سنت، به جنگ و صلح اختصاص دارد. سلفیها جنگ را یورش آغازین دانسته نه دفاعی و میانه روان اهل سنت به هر دو جنگ باور دارند اما سنجش کل آیههای جنگ در قرآن ما را به جنگ دفاعی میرساند نه یورش ابتدایی. مطالعه تفسیرهای آیات قتال اصل نگهداشت خون را از انسانها میطلبد و آنگاه جنگهای نامشروع را میکاود و سپس جنگهای دفاعی را بر میشمارد. وقتی مدینه و جاهای دیگر با قرآن فتح شده و کافران نخست آغازگر جنگ بوده اند، نمیتوان اسلام را آغازگر جنگ و دین خون ریزی شمرد، بر خلاف پندار برخی کم سوادان. نگاه یک جانبه به دو یا چند آیههای قتال هرگز نمیتواند مقصود شارع را از تمام آیههای قتال باز گوید. آنانکه آیه سیف را ناسخ صد و سیزده یا صد و بیست و هفت آیه میدانند، صلح، تجارت، وفای به پیمان و صدها ارزش انسانی و اخلاقی و سیاسی و اجتماعی دیگر قرآنی را باید نادیده گیرند و نا گفته تحریف نقیصه قرآن را بپذیرند.