دانشآموخته دکتری فقه سیاسی ، جامعة المصطفی العالمیة
چکیده
در این مقاله تلاش میشود که مسئلۀ مرزهای ملّی و سیاسی جدید از دیدگاه اسلام و فقه سیاسی شیعی تبیین و تحلیل شوند. این مسئله از آنجا ناشی میشود که دین مقدس اسلام، دین جهانی است و اهداف و مسئولیتهای فراملّی را دنبال میکند. ازاینرو این پرسش اساسی مطرح میشود که اسلام چگونه ممکن است مرزهای ملی و محدود سرزمینی را تأیید کند. تحقیق حاضر با شیوۀ توصیفیـ تحلیلی به پنج نظریۀ عمده اشاره میکند که این نظریات میتوانند دیدگاه اسلام دربارۀ مرزهای ملّی جدید و وظایف فراملی اسلام را توجیه و تبیین کنند. این نظریات عبارتاند از: نظریۀ منطقه الفراغ، نظریۀ قرارداد، نظریۀ امّالقری، نظریۀ انطباق و نظریۀ ملیگرایی اسلامی. هر یک از این نظریات مشروعیت مرزهای ملی را از دیدگاه اسلام به صورت دائم یا موقت به رسمیت میشناسد و این مرزها را در تضاد با اهداف و مسئولیتهای فراملی اسلام نمیبینند.