دکتری فقه سیاسی گرایش فقه روابط بینالملل جامعة المصطفی العالمیة
چکیده
یکی از مهم ترین راهبردهای دفاع و تامین صلح و امنیت پایدار، اصل تهدید و ارعاب دشمن است که از آن به راهبرد بازدارندگی نیز یاد میشود. امروزه استراتژی بازدارندگی سخت مبتنی بر قوه قهریه صرف، ناکارآمدی و چالشهای خود را نشان داده است. از این رو اندیشمندان به ضرورت یک استراتژی بازدارنده بر اساس ابزارها و شیوههای نرم و ترکیبی روی آورده است. این نوشتار در صدد تبیین استراتژی بازدارندگی، از منظر فقه سیاسی اسلام است. یافتههای تحقیق با روش تفسیری واجتهادی نشان میدهد که اسلام بر اساس اصول و قواعد فقهی، راهبرد بازدارندگی ترکیبی را در جهت تامین امنیت و دفع تهدید تجویز نموده است. با توجه به فطرت انسانی، راهبردهای نرم و مسالمت آمیز را در نظر گرفته است. اما به واقعیتهای زندگی اجتماعی، نشان میدهد که ابزارها و شیوههای نرم همیشه جواب نمی دهد، از این رو اسلام استراتژی جهاد و مبارزه را به عنوان بازدارنده سخت برای تامین امنیت و صلح پایدار تجویز کرده است. بر اساس این راهبردها، ظرفیتهای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی برای بازدارندگی تبیین گردیده است.